در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، در اصل نام درفشی است که آهنگری کاوه نام با بر سر نیزه کردن پیش دامن چرمی خود ساخت و مردم را بر ضحاک شورانید و فریدون را به پادشاهی برگزید، بعدها پیش دامن چرمی کاوه درفش پادشاهان ایرانی شد
در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، در اصل نام درفشی است که آهنگری کاوه نام با بر سر نیزه کردن پیش دامن چرمی خود ساخت و مردم را بر ضحاک شورانید و فریدون را به پادشاهی برگزید، بعدها پیش دامن چرمی کاوه درفش پادشاهان ایرانی شد
درفش کابیان. درفش کافیان. درفش کاوان. درفش گاوان. اختر کاویانی. علم فریدون. (برهان). درفش معروف ایران از عهد قدیم تا پایان ساسانیان که به گفتۀ مورخین هزار هزار (یک میلیون) سکۀ طلا ارزش داشته است و در جنگ کادسی (قادسیه) یا جنگ مدائن به چنگ مسلمین افتاد. و آن منسوب است به کاوه، و کاویان ظاهراً خانواده ای از پهلوانان ایران بوده اند و قدیمی ترین آثار آریاها که بر روی آن چلیپا یافت شده است درفش کاویان بوده است. و در کتاب ترجمه محاسن اصفهان آوی (ص 86) چنین آمده است: بر محافظت درفش کاویان که علم شهرت در جهان افراشته دارد بغیر از اصفهانیان هیچ کس قدرت ندارد و عاقد و مبدع آن در قدیم مردی بود از دیه کوالیه نام او کابی بر بیوراسف پادشاه خروج کرد و پیش از او کس نام رایت و علم نمی دانست و کسری بن قباد وصیت کرد که درفش کافیان از آل گودرز انتزاع نباید کرد. و رجوع به کاویان و کاویانی واختر کاویان در همین لغت نامه و نیز به یسنا ص 175 و ایران در زمان ساسانیان ص 238 و 525 شود: گر خبر بودی فریدون را ز رای فرخت فال نگرفتی فریدون از درفش کاویان. امیر معزی. تو یک ساعت چو افریدون بمیدان باش تا زآن پس به هر جانب که رو آری درفش کاویان بینی. سنائی. آنکس که درفش کاویان یافت از جور دو مار کی زیان یافت. تحفهالعراقین خاقانی (از شرفنامۀ منیری). صد هزاران پوست زابدان بهایم در کشند تا یکی زآنها کند گردون درفش کاویان. خاقانی. جام را گنج فریدون خون بهاست چون درفش کاویان بر کرد صبح. خاقانی. در بره مریخ گرزگاو افریدون بدست وز مجره شب درفش کاویان انگیخته. خاقانی
درفش کابیان. درفش کافیان. درفش کاوان. درفش گاوان. اختر کاویانی. علم فریدون. (برهان). درفش معروف ایران از عهد قدیم تا پایان ساسانیان که به گفتۀ مورخین هزار هزار (یک میلیون) سکۀ طلا ارزش داشته است و در جنگ کادسی (قادسیه) یا جنگ مدائن به چنگ مسلمین افتاد. و آن منسوب است به کاوه، و کاویان ظاهراً خانواده ای از پهلوانان ایران بوده اند و قدیمی ترین آثار آریاها که بر روی آن چلیپا یافت شده است درفش کاویان بوده است. و در کتاب ترجمه محاسن اصفهان آوی (ص 86) چنین آمده است: بر محافظت درفش کاویان که علم شهرت در جهان افراشته دارد بغیر از اصفهانیان هیچ کس قدرت ندارد و عاقد و مبدع آن در قدیم مردی بود از دیه کوالیه نام او کابی بر بیوراسف پادشاه خروج کرد و پیش از او کس نام رایت و علم نمی دانست و کسری بن قباد وصیت کرد که درفش کافیان از آل گودرز انتزاع نباید کرد. و رجوع به کاویان و کاویانی واختر کاویان در همین لغت نامه و نیز به یسنا ص 175 و ایران در زمان ساسانیان ص 238 و 525 شود: گر خبر بودی فریدون را ز رای فرخت فال نگرفتی فریدون از درفش کاویان. امیر معزی. تو یک ساعت چو افریدون بمیدان باش تا زآن پس به هر جانب که رو آری درفش کاویان بینی. سنائی. آنکس که درفش کاویان یافت از جور دو مار کی زیان یافت. تحفهالعراقین خاقانی (از شرفنامۀ منیری). صد هزاران پوست زَابدان بهایم در کشند تا یکی زآنها کند گردون درفش کاویان. خاقانی. جام را گنج فریدون خون بهاست چون درفش کاویان بر کرد صبح. خاقانی. در بره مریخ گرزگاو افریدون بدست وز مجره شب درفش کاویان انگیخته. خاقانی